مجله آنلاین آرایشی و بهداشتی 70رنگ > باشگاه سلامت > , , , , , > خاطرات یک بیمار کرونایی

خاطرات یک بیمار کرونایی

0
(0)

خاطرات یک زن 24 ساله درگیر بیماری کرونا

در این مقاله از مجله اینترنتی آرایشی بهداشتی هفتاد رنگ به شما خاطرات یک بیمار کرونایی را خواهیم گفت .

ششم ماه مارس در حالیکه در خانه نشسته بودم یک پیغام برای من فرستاده شد که نوشته بود سریعا با من تماس بگیر. مطمئن شدم که تست من مثبت از آب در آمده .

خاطرات یک بیمار کرونایی

خاطرات یک بیمار کرونایی

همه چیز اینگونه شروع شد :

در 25 فوریه با هفت نفر از دوستانم به رستوران رفتیم و من فکر میکنم که ویروس را از آنجا گرفتم ، بعد از آن روز متوجه شدم که یکی از افرادی که با ما نهار می خورد دچار کرونا شده و این در حالی بود که من متوجه هیچ علائمی در او نشده بودم .

روز جمعه من به همراه دو نفر دیگر از افراد مریض شدیم . ظاهرا علائم آنها خفیف بوده و کمی تب داشتند ولی برای من خیلی بدتر از اینها بود .
روز جمعه 28 فوریه با سردرد و گلودرد از خواب بیدار شدم . من از خانه کار میکنم و تا ظهر حالم آنقدر بد بودم که از کار دست کشیدم .

دچار بدن درد و لرز شده بودم و تبی خفیف داشتم که با مصرف دارو از بین رفت . فکر کردم دچار آنفولانزا شدم ، بنابراین به تختخواب رفتم و تا روز بعد آنجا ماندم .

خاطرات یک بیمار کرونایی

خاطرات یک بیمار کرونایی

روز 29 ام به کلینیکی نزدیک خانه رفتم و برای من یک داروی ضد ویروس مناسب آنفولانزا تجویز کردند.
در این لحظه داشتم به ویروس کرونا فکر میکردم . بنابراین دوباره با کلینیک تماس گرفتم و درخواست تست کوید 19 کردم. خیلی نگران بودم ولی آنها به من گفتند که شرایط لازم برای تست کوید 19 را ندارم .
در آن زمان از همه تست گرفته نمیشد و تنها میتوانستم تست آنفولانزا بدهم . البته این را به من پیشنهاد نمیکردند چرا که کلینیک خیلی شلوغ بود و خطر انتقال زیاد . بنابراین در خانه ماندم .
کلینیک من را به یک مرکز تحقیقاتی ارجاع داد که کیت تست را برای بیماران ارسال میکردند . بعد از اینکه کیت برای من ارسال شد در روز دوشنبه دوم مارس آن را ارسال کردم .

روز جمعه ششم مارس بود که از کلینیک با من تماس گرفتند . خانمی که با من صحبت کرد فوق العاده بود ، او من را به خونسردی دعوت کرد .و گفت که تا 72 ساعت بعد از قطع شدن تب یا 7 روز بعد از ظاهر شدن اولین علائم باید در خانه قرنطینه شوم .

خوشبختانه همسر و فرزندان 7 و 10 ساله من دچار این ویروس نشدند . در آن زمان این ویروس کاملا ناشناخته بود و من 72 ساعت بعد از بروز علائم کاملا خودم را در اتاق قرنطینه کردم .

خاطرات یک بیمار کرونایی

خاطرات یک بیمار کرونایی

با این وجود کلینیک از ما خواست تا کل خانواده به مدت 14 روز قرنطینه باشند تا کلیه علائم آنها بررسی شود . بعد از چند روز تست همسرم منفی شد و از فرزندان من تستی گرفته نمیشد مگر اینکه علائمی داشته باشند .
البته در مقایسه با آنفولانزایی که چند سال پیش گرفتم فکر میکنم این بیماری برای من خیلی وحشتناک نبود ولی این بیماری خیلی متفاوت بود و حس تنگی نفس داشتم .

انگار می توانستم نفس بکشم ولی نه به شکل کامل و این خیلی ترسناک بود . به فرد سالمی هستم که خیلی سریع خوب میشوم ولی این بیماری دو هفته طول کشید و هنوز در حال بهبود هستم و از این لحاظ شبیه به سرماخوردگی و آنفولانزا بود .
چیزی که خیلی برایم سخت بود صحبت کردن با تمام کسانیکه فکر میکردم با آنها درتماس بودم . این بیماری برای من قابل کنترل بود ولی خوب میدانم که خیلی ها چنین تجربه ای نداشتند . و خیلی نگران افرادی هستم که دچار بیماری زمینه ای هستند .

امیدوارم همه شما هم از برگزاری مراسم و شرکت در رویدادهای مختلف اجتناب کنید مخصوصا اگر علائم دارید .

https://www.harpersbazaar.com/beauty/health/a31468950/coronavirus-patient-essay/

برای امتیازدهی بر روی ستاره ها کلیک کنید

میانگین امتیاز 0 / 5. تعداد امتیاز دهندگان : 0

تاکنون امتیازی به این مطلب داده نشده است

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

محصولات مرتبط

    جهت یابی

    بازدیدهای اخیر

    Close
    مشاهده شده

    به تازگی بازدید شده

    بستن

    دسته بندی ها